کرسی علمی ترویجی " روش شناسی انتقادی تبیین نظام خانواده و حقوق زن از منظر محمد مجتهدشبستری "
به همت معاونت پزوهش مدرسه علمیه تخصصی فاطمه الزهراء ـ سلام الله علیها ـ آبادان کرسی علمی ترویجی با عنوان روش شناسی انتقادی تبیین نظام خانواده و حقوق زن از منظر محمد مجتهدشبستری در تاریخ 27 فروردین 1404 توسط اساتید رشته مشاوره خانواده برگزار گردید.سایر طلاب استان خوزستان از طریق لینک از برنامه بهره مند شدند.
خلاصه مطالب ارائه شده:
این مقاله ، دیدگاه های نو اندیشان مسلمان به مسائل دینی و اصول استدالالی انها را بررسی می کند که اینجا در قالب بررسی نگاه محمد مجتهد شبستری به عنوان یک نوع اندیش در زمینه خانواده و زن ظهور پیدا کرده است. نگاه ایشان مبتنی بر چند قاعده است که توسط اساتید نقد و بررسی شد. ۱. مجتهد شبستری معقد است حکم و دیدگاه فقیهان شیعه در مورد زن و خانواده بر اساس پیش فرض هایی است که انها از احکام دینی دارند ، و بر همین اساس فقهای شیعه برای خانواده قائل به نظام طبیعی شدند ، و حقوق زن را بر اساس همان نظام در نظر گرفتند. ایشان بر این باور هستند که پذیرش نظام طبیعی برای خانواده باعث تبعیض بین زن و مرد و تضییع حقوق زن میشود. پس نظام دیگری رو میتوان جایگزین آن کرد در نقد این نظر بیان شد که اولا: فقها قواعد و اصولی که بر اساس آن حکم استباط میکنند بر گرفته از اصل دین هست، حتی در زمینه حکم ظاهری برای رسیدن به از قواعد کشف شده از دین استفاده می کنند پس استناد این قواعد و اصول و پیش فرض ها به خود فقها نادرست است ثانیا: نظام طبیعی که مورد نظر فقها است بر اساس خلقت انسان است که تفاوت در خلقت زن و مرد شکی نیست هر چند که در انسانیت آنها با یکدیگر مساوی هستند . و این تفاوت در تکالیف با توجه به تفاوت جسمانی آنهاست نه بر اساس بعد انسانی است ۲. مبنای دیگر دیدگاه مجتهد شبستری قائم بر نگاه تاریخی او به سیره پیامبر صلی الله علیها و اله در زمینه خانواده و زن است ایشان با نگاه پدیدارشناسانه به تغییراتی که پیامبر صلی الله علیه و اله درباره حقوق زن انجام دادند، بیان میکند که این تغییرات سطحی، جزیی و محدود است . و این تعدیلات را در حد توصیه های اخلاقی میداند در حالی که تغییراتی که پیامبر صلی الله علیه و اله انجام دادند کاملا عمیق و بر اساس ملاک توحید و ایمان است در حالی که در زمان قبل از ایشان این احکام و حقوق بر مبنای نظام شرک بود قطعا زمانی که تغییرات و حقوقی و احکامی که بر ملاک توحید باشد با حقوق و احکامی که بر مدار شرکت باشد در تناقض است از این جهت نمیتوان تغییرات پیامبر را جزیی و محدود دانست. ۳.سومین محور دیدگاه ایشان در زمینه تکلیف بر مبنای جامعه سنتی و مدرنیته است او معتقد است که تکلیف در جامعه سنتی به دلیل جهل مکلف قرار داده شده و به صورت الزامی است و مکلف ناچار به انجام آن تکلیف است اما زبان مدرنیته برای تکلیف، زبان اختیار است . یعنی در مدرنیته به دلیل وجود بدیل های متعدد افراد در انتخاب ازادی عمل دارند. در نقد ایشان بیان شد که اولا اسلام به تکلیف را بر اساس جهل انسانها و برای رفع آن قرار نداده بلکه بر عکس یکی از معیارهای ثبوت تکلیف در اسلام وجود عقل است و برای شاهد میتوان بیان کرد که اسلام حق تقلید در اصول دین را نداده بلکه انتخاب عقلانی دین مورد تایید است اما بعد از انتخاب دیدن رعایت قوانین آن الزامی می شود . ( اصل دین که عقلانی پذیرفته است قوانین آن نیز پذیرفته می شود) ثانیا : در دنیای مدرن همیشه انتخاب گزینه با اختیار افراد نیست بسیاری از انتخاب ها به دلیل وجود قوانین است . یا آن مورد را به حدی تبلیغ می کنند که انسان مجبور به انتخاب می شود ( نوعی بستر سازی و ذائقه سازی)!