وبلاگ معاونت پژوهش مدرسه علمیه فاطمه الزهراء سلام الله علیها آبادان

سرمه قلم

Download: pasokh-be-chand-shobhe-fatemi.pdf

در حال دریافت: pasokh-be-chand-shobhe-fatemi.pdf نشست رد دعاوی سلفی ها علیه حضرت زهرا سلام الله علیها

همزمان با ایام فاطمیه نشست رد دعاوی سلفی ها علیه حضرت زهرا سلام الله علیها توسط استاد فرزانه آیت الله نجم الدین طبسی دام عزه در تاریخ 28 بهمن ماه مدرسه علمیه فاطمه الزهرا سلام الله علیها آبادان برگزار گردید.

به پیوست فایل پی دی اف کتاب استاد تقدیم علاقمندان می گردد.

یکی از شبهات مطرح در خصوص حضرت زهرا سلام الله علیها که استاد پاسخ آن را فرمودند:

چرا حضرت علی ـ علیه السلام ـ در ماجرای تهاجم به خانه شان هیچ دفاعی نکردند؟

برای پاسخ به این سوال و شبهه،کافی است به یکی از قدیمی ترین منبع تاریخ اسلام مراجعه شود.

أ.یعقوبی یکی از مورخان معروف و مشهور و متوفای حدود 290 هجری قمری می نویسد:

به ابوبکر و عمر خبر دادند که عده ای از مهاجرین و انصار به همراه حضرت علی ـ علیه السلام ـ در خانه فاطمه الزهرا ـ سلام الله علیها ـ دختر رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ جمع شده اند.ابوبکر و عمر به همراه گروهی به خانه فاطمه الزهرا ـ سلام الله علیها ـ هجوم آوردند.حضرت علی ـ علیه السلام ـ در حالی که شمشیری در دست داشت از خانه خارج شد و با عمر مواجه شد.حضرت علی ـ علیه السلام ـ و عمر با هم درگیر و گلاویز شدهو همدیگر را به زمین زدند.عمر شمشیر حضرت علی ـ علیه السلام ـ را شکست و عده ای که همراه عمر بودند وارد منزل شدند. فاطمه الزهرا ـ سلام الله علیها ـ وقتی با این صحنه مواجه شدند،فرمودند:به خدا قسم اگر از خانه خارج نشوید گیسوانم را آشکار کرده و به خدا شکایت می کنم.

ب.شهاب الدین آلوسی شافعی متوفای 1270قمری به نقل از کتاب سلیم بن قیس می نویسد:

هنگامی که حضرت علی ـ علیه السلام ـ از بیعت کردن با ابوبکر  ناراحت شد و خانه حضرت علی ـ علیه السلام ـ را آتش زد و وارد خانه شد. فاطمه الزهرا ـ سلام الله علیها ـ وقتی با این صحنه مواجه شد به پدر بزرگوارش رسول خدا ت صلی الله علیه و آله ـ متوسل شد و فریاد کشید : یا ابتاه ، یا رسول الله ! عمر با شمشیری که در غلاف بود به پهلوی مبارک آن حضرت زد و با تازیانه ای که در دست داشت به فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ زد. فاطمه الزهرا ـ سلام الله علیها ـ  دوباره به رسول خدا ـ صلی الله علیها و آله و سلم ـ متوسل شده و ایشان را صدا زدند.حضرت علی علیه السلام با مشاهده رفتار عمر تحمل خود را از دست داده و یقه او را گرفت و او را زمین زد و بینی و گردن عمر را فشار داد.